موژان جونموژان جون، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

موژان جون عشق مامان و بابا

یه روز در پارک شهر

سلام به دوست جونا و دخملی عزیز من بلاخره همسری قبول کرد موی دخملی جیگر رو کوتاه کنم منم سریع وقتی همسری قبول کردن شانه وقیچی رو به دستم گرفتم وکارمو شروع کردم               و نتیجه کارم شد این دخمل ناناز که خیلی عوض شد اینم از عکسش     حالا هم برین ادامه   روز جمعه 1393.1.23 با همسری وموژان رفتیم پارک که قولشو به دخملی یه هفته داده شده بود وبه قولمون عمل کردیم و رفتیم پارک که به دخملی خوش گذشت وچند تا عکس هم از شیرین مامان گرفتیم             ...
23 فروردين 1393

فوت ناگهانی

سلام به دوستای عزیزم شرمنده که نتونستم وب رو اپ کنم می خوام یه خبری رو بدم که تقریبا 16 روزه خانواده همسری رو داغون کرده والبته من رو هم همینطور ادامه مطلب   تقریبا روز سه شنبه 1392.11.29 همسری به طبق روال همیشه از سر کار اومده بود خونه داشتیم ناهار میخوردیم که برادر همسری زنگ زد وبه همسری گفت بره یه جایی که بتونه صحبت کنه دل تو دلم نبود که ببینیم برادر شوهر چی داره میگه (الان هم که دارم مینویسم مثل اون روز دلشوره گرفتم شدید) گوشی برادر شوهر هم قطع شد وهمسری با گوشیش تماس میگرفت ولی جواب نمیداد منو همسری به خیال اینکه با همسرش دعواش شده میخواد به همسری بگه ولی ایکاش همین بود وقتی همسری صحبتش با برادر شوهر تموم شد ب...
19 فروردين 1393

احوالات این چند مدت

سلام به دوستای عزیزم دلم خیلی تنگیده بود براتون اینم چند تا عکس از قبل عید تا بعد عید از موژان خانم گل       بفرمایید ادامه مطلب                             ...
17 فروردين 1393
1